آغاز کارزار جهانی حمایت از برابری جنسیتی در ایران در چهلمین سالروز اعدام ده زن بهایی در شیراز
مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور
عکسها: سیما غفارزاده
جامعهٔ جهانی بهایی در چهلمین سالروز اعدام ده زن بهایی در شیراز از آغاز کارزار جهانی حمایت از برابری جنسیتی در ایران با عنوان #OurStoryIsOne خبر داد.
«داستان ما یکی است»، کارزاری است برای گرامیداشت زنان اعدامشده و مبارزات زنان با هر مذهب و پیشینهای برای برابری جنسیتی که از چند دههٔ پیش آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد.
این کارزار بهطور همزمان در چندین شهر دنیا معرفی شد. در شهر ونکوور هم جامعهٔ بهاییان ونکوور روز جمعه ۱۶ ژوئن در پِلِیهاوس تیاتر (Playhouse Theatre) طی مراسمی یاد ده زن بهدارآویختهشده را گرامی داشت و این کارزار را معرفی کرد.
چهل سال پیش در هجدهم ژوئن ۱۹۸۳، جمهوری اسلامی ایران ده زن بهایی را در یک شب در میدانی در شهر شیراز به دار آویخت. جرم آنها امتناع از کنارگذاشتنِ اعتقاداتشان بود.
برای به حداکثر رساندن وحشت و در تلاش برای متقاعدکردن زنان به انصراف از ایمانشان، آنها یکییکی بهدار آویخته شدند و این کار از بزرگترین آنها شروع شد. جوانترینشان ۱۷ سال داشت در حالیکه بیشتر آنها در دههٔ بیست زندگیشان بودند.
مونا محمودنژاد، ۱۷ ساله، رؤیا اشراقی، ۲۳ ساله (که همراه با مادرش عزت جانمی اشراقی اعدام شد)، سیمین صابری، ۲۴ ساله، شهین (شیرین) دالوند، ۲۵ ساله، اختر ثابت، ۲۵ ساله، مهشید نیرومند، ۲۸ ساله، زرین مقیمی ابیانه، ۲۹ ساله، طاهره ارجمند سیاوشی، ۳۰ ساله (که همسرش، جمشید سیاوشی، دو روز پیش از او اعدام شد)، نصرت غفرانی یلدائی، ۴۶ ساله (که فرزندش، بهرام یلدائی، دو روز پیش از او اعدام شد) و عزت جانمی اشراقی، ۵۷ ساله (که همراه دخترش، رؤیا اشراقی، اعدام شد و دو روز پیش از او شوهرش عنایتالله اشراقی اعدام شده بود)، ده زنی بودند که در هجدهم ژوئن ۱۹۸۳ در میدانی در شیراز به دار آویخته شدند.
مادر و خواهر ناهید مظلوم، ساکن ونکوور، در بین ده زن اعدامشده، بودند. دو روز پیش از آن پدر ناهید هم اعدام شده بود. ناهید و خانوادهاش در آن زمان در آفریقا زندگی میکردند، بدون تلفن یا دیگر شیوههای ارتباطیِ در دسترس، یک ماه بعد وقتی تلگرامی به آنها رسید، خبر را دریافت کردند.
ناهید، دومین فرزند خانوادهای است با پنج خواهر و برادر. او تا پایان دورهٔ کارشناسی در ایران زندگی کرد و در سال ۱۳۵۵ قبل از انقلاب ایران را ترک کرد تا مدرک فوق لیسانس و دکتری خود را در رشتهٔ مشاوره اخذ کند. زمانی که او تحصیلات تکمیلیاش را به پایان رساند، ایران به کشوری متخاصم برای بهاییان تبدیل شده بود، بنابراین او و خانوادهاش به نیجریه پناه بردند. پس از آن و پیش از اقامت دائم در کانادا در سال ۲۰۱۲، این خانواده در چندین کشور در جستوجوی شغل، امنیت و فرصتهای خدماتی زندگی کردند ازجمله چندین سال زندگی در مالاوی.
مادر ناهید، عزت جانمی اشراقی، و خواهرش رؤیا اشراقی، دو تن از ده زن بهاییای بودند که در ۱۸ ژوئن ۱۹۸۳ اعدام شدند. پدرش، عنایتالله اشراقی دو روز قبل در ۱۶ ژوئن ۱۹۸۳ اعدام شد.
به گفتهٔ خانم مظلوم، «بهمدت یکماه هیچکس از مکان عزیزان ما خبر نداشت. خواهر ۱۸ سالهام مسئولیت غیرقابل تصوری را بر عهده داشت که با مقامات پیگیری کند تا بفهمد آنها به چه چیزی متهم شدهاند و در کجا نگهداری میشوند، کاری که تقریباً بینتیجه ماند. به ما گفته شد که زندانیان تحقیر شده بودند، از ابتداییترین امکانات رفاهی محروم و شکنجه شده بودند. هر بار به آنها گفته میشد که اگر دینشان را ترک کنند، میتوانند به خانه بروند و همهچیز به آنها بازگردانده میشود. هیچکدام این کار را نکردند.»
این اقدام وحشیانه جامعهٔ جهانی را شوکه کرد و منجر به موجی از درخواستها برای آزادی زنان و مردان محکوم بهایی شد – کاری بیثمر. از آن زمان، صدها زن بهایی دیگر بهشدت مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند. آنها هم بهعنوان زن و هم بهعنوان بهایی با تبعیض مواجه شدهاند. زنان بهایی که در مناصب برجستهٔ اجتماعی در کشور خدمت میکردند، از مشاغل خود اخراج، دستگیر و زندانی، شکنجه یا اعدام شدند. کسانی که زنده مانده بودند، از ورود به دانشگاهها، مشاغل دولتی و تقریباً تمام جنبههای زندگی اجتماعی محروم بودند.
اکنون رژیم این عدم تحمل زنان را به کل جامعهٔ ایران نیز گسترش داده است و تقریباً هیچکس جز محافظهکارترینها از آن بیبهره نمیماند.
جامعهٔ بهایی ونکوور اعلام کرد که به جوامع بهایی در سراسر جهان میپیوندد تا در کارزاری جهانی بهنام #OurStoryIsOne به زنان اعدامشده و مبارزهٔ طولانیمدت برای برابری جنسیتی زنان ساکن ایران با هر مذهب و پیشینهای، ادای احترام کند؛ مبارزهای که چندین دهه و تا به امروز بیوقفه ادامه داشته است.
سیمین فهندژ، نمایندهٔ جامعهٔ جهانی بهایی (BIC) در سازمان ملل متحد در ژنو، در این زمینه میگوید:
«امروز در خون، اشک و زخم هزاران زن جوان در ایران که بهدنبال برابریاند، میتوانیم پژواک بیعدالتیای را که بر ده زن شیرازی تحمیل شد، ببینیم. کسانی که مرگ غمانگیزشان زندگی بسیاری را تحت تأثیر قرار داده است. ما همان روحیه را میبینیم، همان انتخابی که انجام میشود: دفاع از اصول عدالت و برابری با نهایت تلاش.»
برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ این کارزار از این لینک دیدن کنید: https://bit.ly/Our-Story-Is-One